امروز یه دختره با مامانش اومدن مغازه، دختره هرچی خواست دادم پوشید، جلو آینه اینور اونور رفت، بالا پایین کرد، هی دست دست کرد....
بعد نیم ساعت مامانه رو فرستاد رفت، باز هی رنگ عوض کرد، مدل عوض کرد هی پوشید گفت این خوبه؟! اون میاد؟! منم مثل یه جنتلمن جواب دادم! یکی رو خلاصه پسندید، بسته بندی کردم...
آخرش اومده جلو میز میگه "بابا تو دیگه چقد خنگی، ینی نمیخوای شماره بدی؟!" میگم آخه من فک میکردم آخر فرایند پُرُو خریده نه شماره دادن، ول کرد رفت!
بعد نیم ساعت مامانه رو فرستاد رفت، باز هی رنگ عوض کرد، مدل عوض کرد هی پوشید گفت این خوبه؟! اون میاد؟! منم مثل یه جنتلمن جواب دادم! یکی رو خلاصه پسندید، بسته بندی کردم...
آخرش اومده جلو میز میگه "بابا تو دیگه چقد خنگی، ینی نمیخوای شماره بدی؟!" میگم آخه من فک میکردم آخر فرایند پُرُو خریده نه شماره دادن، ول کرد رفت!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر