۱۳۹۰ آبان ۱۱, چهارشنبه

پروستات

اون روزی که تخصص پزشکی انتخاب میکردم مغزم پاره آجر ورمیداشت!
یکی از دوستام متخصص پوست، مو و زیبایی شد، بیماراش یه سری دختر دافه خوشگل وخوشتیپ هستن که یا اومدن کوچیک کنن یا حجم بدن یا فُرم بدن! هم پول میدن هم شماره میدن هم....
اون یکی فوق تخصص زنان شد، جنس لطیف خیلی رله میان میشینن معاینه میکنه میرن!!
منه احمق متخصص
پروستات، مجاری ادراری و تناسلی (اورولوژی) شدم توی یه شهرستان کوچیک! از صب تا شب یه مشت سیبیل کلفت میان شلوارشونو میکشن پایین میشینن رو تخت، کارم این شده چشم تو چشم بهش نیگا کنم، کلی چپ و راست کنم، سبک سنگین کنم،... آخرشم چندرغاز بدن برن...
یه وقتایی فک میکنم فاحشه شدم تمام مردای شهرو دیدم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر